نگارش هشتم -

درس5 نگارش هشتم

فاطمه

نگارش هشتم. درس5 نگارش هشتم

انشا بگین سریع ممنون میشم

جواب ها

در یک روز برفی و سرد، وقتی که برف به آرامی از آسمان می‌بارید و زمین را با لایه‌ای سفید پوشانده بود، حس و حال خاصی در فضا حاکم بود. در چنین روزی، هیچ چیز بهتر از یک لیوان داغ چای یا قهوه نمی‌تواند گرما و آرامش را به جان آدمی هدیه دهد. وقتی که لیوان داغ را در دست می‌گیرم، احساس می‌کنم که گرمای آن به آرامی از دستانم به قلبم منتقل می‌شود. بخار ملایمی که از سطح لیوان بلند می‌شود، همچون یک راز کوچک، در هوا پخش می‌شود و حس آرامش را به من منتقل می‌کند. با هر جرعه‌ای که از لیوان می‌نوشم، طعم دلپذیر و گرم آن تمام وجودم را پر می‌کند. چای داغ با عطر دارچین و هل، یا قهوه غلیظ و خوش‌عطر، هر کدام داستانی برای گفتن دارند. طعم شیرین شکر که به آرامی در نوشیدنی حل می‌شود، به من حس راحتی و دلپذیری می‌دهد. در این لحظات، تمام نگرانی‌ها و دغدغه‌هایم به فراموشی سپرده می‌شود و فقط می‌توانم به لذت این لحظه فکر کنم. در حالی که بیرون برف می‌بارد و همه جا سفیدپوش شده است، من در دنیای خودم غرق می‌شوم. صدای برف‌ها که زیر پای عابران خرد می‌شود، به گوشم می‌رسد و من با هر جرعه‌ای که می‌نوشم، بیشتر و بیشتر به آرامش دست پیدا می‌کنم. این طعم داغ و دلپذیر، نه تنها بدنم را گرم می‌کند بلکه روحم را نیز نوازش می‌دهد. در نهایت، در یک روز برفی، طعم لیوان داغ برای من نه تنها یک نوشیدنی ساده است، بلکه نمادی از آرامش، گرما و شادی است که در دل زمستان سرد پیدا می‌شود. این لحظات کوچک و شیرین، زندگی را زیباتر و دلپذیرتر می‌کنند.
سهیل

نگارش هشتم

طعم لبوی داغ در یک روز برفی مقدمه: گاهی انسان ها در میان خاطرات خود جا می مانند و گاهی خاطرات در وجود آنها جا می مانند . گاهی اتفاقات بسیار ساده به خاطراتی ابدی در ذهن ها ی زندگی؛ گرچه ساده‌اند اما شیرین‌اند مثل حس کودک تازه به دنیا آمده و لمس دستان ظریف و کوچکش یا تجربه‌ی قدم زدن در زیر باران نم نم و یا خوردن لبوی داغ در یک روز برفی در حالی که دستانت سرد است و گلوله های برف دانه دانه روی سر و سرشانه‌ات می نشیند اما دلت گرم است. لب و زبانم سوخت، اما فوق العاده شیرین و خوشمزه بود. حرارتی که از بافت داخل آن بلند می‌شد، در آن هوای سرد و برفی کاملا به چشم می‌آمد. گاز دوم و سوم و … . من می‌سوختم و به خوردن لبوی خوشمزه و خوش طعم ادامه می‌دادم. گرمای آن، وجودم را گرم کرده بود و دیگر احساس سرما نمی‌کردم. یک لبوی کامل، برای من کافی بود و با خوردن تمام آن، احساس سیری کامل داشتم. طعمی خاص و حسی لذت بخش، گرمای درونی در دل سرمای بیرونی، حس عجیبی را به روح انسان منتقل می کند.

سوالات مشابه

انشا بوی هاک پس از بارش باران مال خودتون باشه از گوگل نباشه به بهترینش تاج میدم

ala __a

درس5 نگارش هشتم

انشا در مورد بوی خاک پس از بارش باران بفرستین نوشتین تا حالا و دبیر بهتون ۲۰ داده باشه

عسل میرمحمدی

درس5 نگارش هشتم

سلام لطفا خواهش میکنم ترو جون عزیزت صفحه ۶۲ نگارش هشتم مزه طعم خورشت قرمه سبزی کارم گیره تاج میدم

علیمی

درس5 نگارش هشتم

انشا درمورد تصویر

علیمی

درس5 نگارش هشتم

توصیف تصویر انشا طوری باشد که تصویر درذهن مجسم شود

ترنم امیری

درس5 نگارش هشتم

انشا درباره ی دهه فجر

#died

درس5 نگارش هشتم

انشا درباره «وقت شناسی و ارزش وظیفه شناسی»

niyayesh Afshari

درس5 نگارش هشتم

میشه جواب رو بدید هرچه زود تر

فاطمه ...

درس5 نگارش هشتم

سلام هرکس صفحه ۶۶ را خود نوشته و ۱۲ خط شده برام ارسال کنه فالو و تاج میدمش.

Fate__meh

درس5 نگارش هشتم

نگارش بفرستید برو پایین متین بیا اینجا بحرفیم

𝙰𝚕𝚎𝚡

درس5 نگارش هشتم

کسی صفحه ۶۲ نگارش را نوشته بفرسته تاج میدم

هلیا

درس5 نگارش هشتم

انشا در مورد ای کاش معلمم میدانست...

Me.?

درس5 نگارش هشتم

سلام باید درمورد خرگوشم انشا بنویسم ولی نمیدونم چی بنویسمممم

فاطمه ...

درس5 نگارش هشتم

هر کی فالو کن میتاجم فالو باشه تا ابد.

آیانعلی

درس5 نگارش هشتم

ادامه بده تاج میدم به همتون روزی بارانی بود قرار بود با آقا جونم به تماشای منظره زیبای طلوع آفتاب برویم. به بیرون از خانه چوبی مامانجون رفتم. آقا جونم درحال خورد کردن هیزم بود و در همین هنگام درحال خواندن آهنگی زیبا زیر نم نم باران بود. مادر بزرگم با سینی چوبی با نقش و نگار چشمگیری که در آن کوکی های خوشمزه و به همراه لیوانی از شیر داغ بود آورد. بعد از تمام شدن کار آقا جونم شروع کردیم به قدم برداشتن به سمت.... ادامه بدین اینم عکسی که خودم از طلوع گرفتم(:

آیانعلی

درس5 نگارش هشتم

ی انشا زیبا در باره بوی خاک بعد از باران

Melina

درس5 نگارش هشتم

این متن رو به صورت طنز بازنویسی کنید کسی ایده ای داره؟؟؟

آدرینا زارعی

درس5 نگارش هشتم

سلام انشا در مورد صدای لالایی مادر از گوگل نباشه لطفاً

☆♡ Atena ♡☆

درس5 نگارش هشتم

نگارش صفحه‌ی ۶۲ رو کسی نوشته من با موضوع ش مشکلی ندارم ولی برام بفرستید می خوام ببینم چی نوشتید یادتون نره بفرستید تاج